بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

!Refresh

آب، داغ و گرم و پر فشار هم چون آبشاری وحشی در دل صحرای بی علف افریقا بر تنم فرود می آید و قطرات ریز و درشتش را محکم و بی رحمانه هم چون تازیانه ای بر تنم می کوباند.به عادت بچگی چشمانم را می بندم و سرم را کامل زیر دوش می گیرم...گوش هایم را با کف دستانم می پوشانم، صدای آب دور می شود، محو می شود و کم رنگ...انگار که صدها کیلومتر از آن آب وحشی و پر خروش فاصله گرفته ای...دستانم را کنار می برم و صدای آب دوباره واضح می شود..ثانیه به ثانیه دستانم را روی گوش هایم می گذارم و دوباره بر می دارم..صدا می رود و می آید..کم رنگ می شود و پر رنگ...نفسم از شدت بخار و گرمی آب می گیرد که به یک باره سرم را از زیر دوش بیرون می آورم و شیر آب را می پیچانم به سمت آب سرد... و ناگهان سردی منجمد کننده ی آب مرا در بر می گیرد...

نظرات 23 + ارسال نظر
MEMI 29 اردیبهشت 1389 ساعت 14:48 http://memi8160.blogsky.com/

ای کاش لذت ایتادن در بلندی آبشار و ژریدن توی آب به این تصویر سازی زیبا افزوده می شد ...

دخترآبان 29 اردیبهشت 1389 ساعت 15:59 http://fmpr.persianblog.ir

چسبید ... ایرن من انقده این ماهیاتو دوس دارم :D

عاشق غذا دادن به ماهیام ... روش کلیک میکنی واسشون غذا میریزه ...

فریق تاج‌گردون 29 اردیبهشت 1389 ساعت 17:18 http://owl-snowy.blogspot.com

مثل آهن گداخته ای که بعد از پتک زدن، تو آب سردش می کنن.
اگه چند بار ادامه بدی مثل شمشیر سیقل می خوری

میم (زکریا) 29 اردیبهشت 1389 ساعت 19:26 http://diazpaam10.blogspot.com

F5
F5
F5
F5
F5
....
خدایای من!! دکمه آفیس(F1-12) کیبورد خدا از کار افتاده!!
به فاک عظما!! رفتیم!!!
F1
F1
F1
F1
F1

کرگدن 29 اردیبهشت 1389 ساعت 20:33

عاشق اینجور نوشته ها ام که ساده ترین چیزا رو خوشگل می پیچونه و لقمه می گیره واسه ذهنت همچین لذیذا !

علیرضا 29 اردیبهشت 1389 ساعت 21:40 http://thestories.blogfa.com

مثل بچگی، گرم و صمیمی
مثل زندگی، سرد و منجمد

اون جاده هم وسط کویرِ لوت، نزدیک شهدادِ. اون میله هه هم دکل مخابراتی. :)

کرگدن 29 اردیبهشت 1389 ساعت 21:46

عکسای این فتوبلاگو دیدی ایرن ؟!
تخصصش عکاسی از خانومای اثیریه بلاگرفته !!

مهسا 29 اردیبهشت 1389 ساعت 22:23

وای دختر عالی بود یهو حس کردم خودم ایستادم زیر دوش آب و آب سرد ریخت روم

منوخودم 30 اردیبهشت 1389 ساعت 00:13

بعضی وختا حسودیم میشه به دید و دریچه نگاهت تو نوشتن و اخیرن عکاسی...
بهت بارها گفتم که نویسندگی یعنی همین کاری که تو انجام میدی...
خوشحالم که تازگی ها حس میکنم خودت رو جدی گرفتی و داری روش کار میکنی...

مانی 30 اردیبهشت 1389 ساعت 01:37 http://www.manimahmoudi.com

با یه کار جدید منتظرتم رفیق

محبوب 30 اردیبهشت 1389 ساعت 08:55 http://mahboob.persianblog.ir

چیزی به این سادگی رو چقدر عالی می نویسی تو دختر ... حال ِ آدم جا میاد ... من که جدی انگار الان باهات زیر دوش بودم .... هم اون داغی رو حس کردم ... همون اون سردی آب یهو آرومم کرد ...
آخه خودم خیلی وقتا این کارو میکنم .. مثل سکته می مونه ...
چه خوب که اون پست زود عوض شد ...
با محسن موافقم در مورد زاویه دیدت و قدرت نویسندگیت ... قلمتو جدی بگیر

در ضمن تو جیگر منی با اون کامنتت که گذاشتی ... یادت باشه قول دادیا ... من رو قولت حساب می کنم و منتظرم که سوار کشتی بشیم

بنفشه خاتون 30 اردیبهشت 1389 ساعت 11:00 http://www.banafshe-khatoon.blogfa.com

این یکی از روش های سنکوبه ها ایرن جان !

مامانگار 30 اردیبهشت 1389 ساعت 13:08 http://www.zanbil-m.persianblog.ir/

...تازه فهمیدم از کامنت دخترآبان که به ماهی هات میشه دون داد...یه مدتیه دارم بهشون دون میدم...خیلی نازن...
ضمناعکسات تو فتوبلاگرت اغلب شون خیلی حرفه ای گرفته شدن ...حتمابادوربین های حرفه ای کارمی کنی نه ؟!...پیشنهادمیدم تو جشنواره ها شرکت شون بدی...چون هم سوژه و هم سبک شون خیلی خوبه...

شما خیلی به من لطف دارین!در ضمن زیبایی تو نگاه قشنگ شماست که عکسای منو قشنگ می بینه!

کلاسور 30 اردیبهشت 1389 ساعت 20:25 http://celasor.persianblog.ir

خطرناکه ها ایرن !!!!

بلوطی 31 اردیبهشت 1389 ساعت 18:02

مثل سونا....اول داغ داغ داغ بعد یهو می پری تو حوضچه اب یخ...
اصلا همون یخی اخرش حال ادم رو جا میاره...
قشنگ بود مثل همیشه

غزل خونه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 18:57 http://ghazalkhoone.persianblog.ir/

چه ذهن خلاقی داری. از تو که با اراده ای و دنبال علافه مندی هات میری بعیده که با این ذهن خلاقت چرا یه داستان بلند خوب نمینویسی...

مرسی وحید!تو فوق العاده ای تو با دقت خوندن و کامنت گذاشتن!ممنون!

حمید 1 خرداد 1389 ساعت 03:17 http://abrechandzelee.persianblog.ir/

احساس کردم آخرش تموم نشده...انگار یه چیزی کمه...

کمن اونایی که میتونن لحظه رو مثل تو بنویسن...و تو بهترین اونایی هستی که نوشته هاشونو با این مشخصه میشناسم...

زکریا 1 خرداد 1389 ساعت 13:05 http://www.diazpaam10.blogspot.com

خوب که چی ؟؟؟

آدمک ! 2 خرداد 1389 ساعت 02:11 http://http://marydie.blogfa.com/

یه روزی یه جائی اتفاقی شیفته نوشته هات شدم و حالا مدتهاست یواشکی می خونمشون .
حس نزدیکی داره به ادم نوشته هات.

ممنون!

رعنا 2 خرداد 1389 ساعت 08:54

ای جون بعد مدتها کد برام نشون داده شد.
چطوری؟ اوضاع خوبه ؟

رعنا 2 خرداد 1389 ساعت 09:40 http://patepostchi.blogfa.com

آره حتمن این کارو بکن

شهریار(م.ر) 2 خرداد 1389 ساعت 11:15

برای اعصاب وروان من وتو خوبه.

مخصوصا توی این دیونه بازار !

مون 2 خرداد 1389 ساعت 12:26 http://www.keyboard.blogsky.com

تا حالا نتونستم برم زیر آب یخ . ترس داره.

ولی از توصیبفات خیلی حال کردم و حس کردم پوستم یه کم تو این بخارای حموم بخور داده شد.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد