بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

افق!



به همین زودی یک ترم تمام شد و حالا دو هفته ی دیگر ترم بعدی شروع می شود....امتحانم عالی بود و حتما نمره ای بالای 95 می گیرم و این یعنی من تمام تلاشم را کردم و بیش از آن چه که حتی خودم هم فکرش را بکنم عاشق فرانسه شدم و بیش تر از آن این که می دانم حتما در این رشته موفق می شوم....حالا بعد از مدت ها دوباره برای خودم و ادامه تحصیل برنامه ای دارم و افق های دوردست را چه نزدیک تصور می کنم ...می خواهم فرانسه را آن قدر بخوانم تا سال بعد و اگر نشد سال بعدیش حتما حتما در آزمون ارشد ادبیات فرانسه قبول شوم...شاید بخندید و بگویید چه آدم جو گیری...تازه ترم یکش تمام شده، خود را کجاها که تصور نمی کند..اما مهم نیست!مهم این است که شب ها که از کلاس فرانسه می زنم بیرون و توی گوشم هم موسیقی غوغا می کند، بهترین و ناب ترین حس دنیا می شود برای من!من می شوم دخترکی کوچک و خیالاتی که می خواهد با دست های کوچکش تمام دنیا را فتح کند.....توازن و شاعرانگی میان کلمات فرانسوی در جانم رخنه می کند و از من شاعری می سازد که می خواهد با دیلاقی و بی خیالی، تمام خیابان های شهر را طی کند!