بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

و من می شوم دختری که به باد عاشق بود....

دستم را از پنجره ی ماشین بیرون می آورم...رو به باد.... باد با آن نیروی اساطیری اش می وزد و  جای دست تو را بر دستم که هنوز گرمای اطمینان بخشش را حس می کنم، تقدیس می کند...

دستانم را در امتداد شانه هایم باز می کنم و هم چون هواپیما به سمت راست اوج می گیرم، بدنم  به سمت پنجره مایل می شود و تمام غصه های قدیمی و غم های تکراری توی قلبم سرازیر می شوند به سمت دستم و باد یکی یکی آن ها را از نوک انگشتانم برمی چیند و جایی میان شمشادهای کنار اتوبان پنهان می کند.....سرعت دیوانه وار باد گوش هایم را کر می کند و موهای نازک دستم را هم چون گندم های طلایی نورس می رقصاند و من دلم را در این قمار آسمانی به باد می بازم....


نظرات 15 + ارسال نظر
شهریار(م.ر) 30 خرداد 1389 ساعت 09:46

وامروز به یاد (( ندا ))

من نیز عاشق باد میشوم

کرگدن 30 خرداد 1389 ساعت 10:00

نامردای تنهاخور دیشب خوش گذشت بی ما ؟!!

متاسفانه باید بگم خیلی...با این که به شدت بی برنامه بود و منم تازه رسیده بودم خونه و سرم هم کمی درد می کرد اما خیلی خوش گذشت...تو که می دونی باد کار خودشو می کنه!

قماز آسمانی ..عجب ترکیب نابی ..
و چه خوب که باد را می فهمیم ...

محبوب 30 خرداد 1389 ساعت 14:14

من هم عاشق بادم ...
دلم میخواست معشوقه اش بودم

دلم میخواد موهام رو فقط بدم دست خودش تا وحشیانه عشق بورزه و نوازش کنه

احمدآقا 30 خرداد 1389 ساعت 14:59 http://azaknoon.blogfa.com

بگذار باد ببرد آنچه را که جزئی از من نیست. بگذار خالصم کند. دلم برای ناب خودم تنگ است

محمد 30 خرداد 1389 ساعت 15:06 http://darkpoint.blogspot.com/

اصلاً باد به طرز عجیبی آدم رو از حال خودش در می آره. به هر سمتی هم که خودش می خواد می بره!

امیدوارم منو به سمتای خوب ببره...مثل یه بادبادک که به اوج ببرتم...لای شاخه های خشک و تیز گیرم نندازه!

مریم عسگری 30 خرداد 1389 ساعت 18:49

چه عجب غم های تکراری رو باد برد!
خوش به حال محسن که این قدر دوستش داری
خوش به حال تو
که این قدر می تونی دوست داشته باشی

نگران نباش!با طوفان بعدی همشون بر می گردند!غم ها رو می گم!

زکریا 30 خرداد 1389 ساعت 20:27 http://www.diazpaam10.blogspot.com

به سرش زده باد نگاه کنید / ... / پیراهنت را به دندان گرفته کجا می برد / گفته بودم جوری بیایی که باد بوی تو را نشنود ()ش لنگرودی

جالب بود!

مامانگار 31 خرداد 1389 ساعت 09:23

...جالبه .. باد هم ژانرهای مختلف داره...باد وحشت..مثل پیچیدن زوزه باد لابلای درختها تو یه شب تاریک.. باد نخوت..گرم و خواب آور تو یه روز تابستونی...باد نشاط...خنک و جانانه توی یه روز بهاری...و باد سوزاننده ..توی یه روز یخبندون زمستونی ...اما همشون خاصیت شون یکی یه ..جابجاکردن...خالی و پر کردن..!!

علیرضا 31 خرداد 1389 ساعت 10:14 http://www.persian-craft.blogfa.com

خبر خوب:
ایتالیا در آستانه ی حذف

مامانگار 31 خرداد 1389 ساعت 10:54

...لطفا ازحال محسن منوخودم مارو باخبر کن ایرن...ممنون..

آره درست می گی باد هم چیز جالبیه
مثل بقیه چیزهایی که بشر توش نقشی نداره

داش آکل 1 تیر 1389 ساعت 08:57 http://dashakol.blogsky.com/

:)

امین 6 تیر 1389 ساعت 11:00 http://filmkutah.blogsky.com

ایول! ترکوندی ها!
با وبت خیلی حال کردم مرسی! حتما به کارت ادامه بده!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد