بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

سیاهاب!


"صندلی الکتریکی که در ۱۸۹۰ در ایالت نیویورک به کار رفت.جایگزین انسانی دار زدن...پاها و سر اصلاح شده ی مرد یا زن محکوم را با تسمه های الکترود مسی به صندلی می بندند.مامور اعدام به مدت ۳۰ ثانیه اولین شوک را به قدرت ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ ولت می دهد.این جا از جنایتکاران خشن حرف می زنیم، آدم کشان.از وصله های ناجور ذهنی و اخلاقی.اگر مرگ با شوک اول رخ ندهد، شوک های اضافی می دهند.دو، سه، چهار!بعضی قلب ها از سایرین قوی ترند.تصادف هایی نیز اتفاق می افتد.از تن سوخته، دود و گاهی شعله هایی آبی و نارنجی بر می خیزد.بویی مثل گوشت در حال پختن.مثل دار آویختن گاهی چشم ها از حدقه بیرون می زند و روی گونه ها آویزان می شود.استفراغ، ادرار، مدفوع.پوست رنگ قرمز تاول زده به خود می گیرد و تا حد ترکیدن باد می کند، مثل سوسیس فرانکفورتی که زیاد سرخش کنند.غالباْ جریان برق آن قدر قوی نیست که مرگ "آنی" به بار آورد، بلکه ذره ذره می کشد.زندانی تا دم مرگ شکنجه می بیند.این ها کسانی هستند که جامعه را به خطر می اندازند و باید جلوی آن ها را گرفت......"

بخشی از کتاب سیاهاب، نوشته ی جویس کرول اوتس

عکس، صحنه ای از فیلم مسیر سبز