بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....


صدای آمبولانس گوش خیابان را کر کرده است...

من عاشق بوی داروخانه ام

و ملحفه های سفید

و چشمان غرق در خوابم

از آفتاب پاییزی ظهر بیمارستان گریزان است...